کالا چیست؟
هر کسی به فراخور نیاز و سلیقه اش می تواند تعداد پرشماری از کالاها را نام ببرد و تعریف کند،اما در نگاهی علمی، کالا را باید از لحاظ مقدار،تعداد و خواص فیزیکی و شیمیایی آن و کارکردهای مکانیکی تعریف و تفسیر نمود. آنچه که در بدو تعریف کالا ذهن را به خود مشغول می سازد، اینست که اصولا چه فرقیست بین آنچه ما کالا می نامیم با آنچه که در این جهان وجود دارد. مثلا اگر شما به جنگل بروید، مطمئنا درخت خشکیده ای را که در گوشه ای از این سبز لایتناهی، تنها و افسرده،متضرعانه آرزوی تبر می کند را «کالا»نمی نامید، اما ��ه محض اینکه ترکیب جادویی تیغه تبر و بازوان هیزم شکن، آن را به قطعات هندسی منظمی تبدیل نمود،دیگر آن موجود مفلوک نام «کالا» را به خود میگیرد، کالایی به نام «هیزم» اما واقعا چرا؟؟؟
بله درست حدس زده اید، چون حالا این هیزم دیگر آن درخت نیست، بلکه مجموعه ای از گوشت و پوست و ��ستخوان به نام بازوان هیزم شکن، در تبانی با قطعه ای مکانیکی، شامل دو بخش فلزی و دسته چوبی به نام تبر،روی آن درخت خسته و مرده کار انجام داده و انرژی مصرف کرده اند و سبب تبدیل آن از ماده ای خام و بلااستفاده به کالای قابل حمل و قابل استفاده و در نتیجه مستعد تبدیل به پول گشتند.پس تا اینجا متوجه شده ایم که کالا اصولا چیزی است که احتیاج ما را برآورده سازد و در عین حال محصول کار باشد، پس نمیتوان اکسیژن هوا، آب باران و نور آفتاب را در حالت نرمال اجتماعی «کالا» نامید، زیرا این محصولات کار انسان نبوده و به همین دلیل رایگان در اختیار همگان قرار می گیرند. شاید این پرسش پیش آید که مثلا جواهرات گرانبها همچون، الماس و طلا که در قلب زمین و بدون دخالت انسان به وجود آمده اند و ارزش پولی بالایی را نیز دارند، چگونه می توان کالا محسوب کرد، در صورتی که بشر، روی آن کاری انجام نداده است. باید در نظر داشت که اگرچه الماس و طلا و نقره و از این قبیل در طبیعت ساخته و پرداخته شده اند، ولیکن کشف و استخراج آنها کاری بس دشوار و طاقت فرساست،پس در اینجا کار مورد نظر همان کار کشف و شناسایی و استخراج معادن مزبور می باشد. نکته مهم در این باره اینست که اصولا آنچه که یک درخت خشکیده را تبدیل به کالایی مانند هیزم می کند و یا از یک دانه گندم، هفتاد دانه بیرون می آورد،محصول مساعدت نیروی انسانی و طبیعت خدادادیست.
کالا در سه حالت
مفهوم کالا را با توجه به توضیحاتی که تاکنون داده ایم، باید خوب متوجه شده باشید. واحدهای اقتصادی همانطور که قبلا گفتیم، یا تولیدی هستند یا خدماتی و یا بازرگانی، اگر تولیدی باشند، محصول نهایی شرکت با عنوان کالا شناخته میشوند.
انبار کالا
کالا در بدو ورود به کارخانه، باید جایی و مکانی مناسب داشته باشد، چرا که اولا حجم و فضا اشغال می کند، ثانیا چون جان ندارد و نمی تواند از خود در مقابل سرماو گرما و فساد و احیانا دزیده شدن مراقبت نماید، لاجرم باید کسی هم از مراقبت نگهداری کند، جایی که کالا در آن قرار می گیرد «انبار کالا» و کسی که از این کالاها مراقبت می کند را «انباردار» می نامند،فرم رسید انبار زمانی استفاده می شود، که کالایی از بیرون وارد انبار شود، که یک رسید تحویل انباردار، یک رسید تحویل حسابدار و یک رسید تحویل مدیر بازرگانی می گردد، یعنی فرم ها معمولا سه برگی می باشند. فرم «حواله انبار»، زمانی استفاده می شود که کالا از انبار خارج شود، که باز هم این فرم سه برگی می باشد، لازم به ذکر است گاهی چند انبار در یک کارخانه وجود دارد، مثلا انبار مواد مصرفی داخلی و انبار دیگر منتقل شود، آنگاه انتقال بین انبارها صورت گرقته است و جنس خارج از کارخانه نشده است و نیازی به صدور حواله خروج وجود ندارد و صرفا باید یک فرم تحت عنوان «حواله بین انبارها» تهیه نمود، نکته قابل توجه در انبارداری اینست که برای خروج کالا از انبار، انباردار باید دقت لازم را به کار برده و از مسئول ذیربط که معمولا مدیر فروش و گاهی مدیرعامل می باشد اجازه کتبی در حواله انبار دریافت نماید.
انبار گردانی
انبارگردانی در حالت نرمال، معمولا هر یک سال یا هریک دوره مالی یکبار انجام می شود، که عبارت است از صورت برداری از کلیه کالاهای موجود در انبار واحد اقتصادی.
در انبارگردانی موارد زیر را باید دقت شود:
احیانا اگر کالایی که در تملک صاحب کارخانه یا فروشگاه نمی باشد و به صورت امانی در انبار قرار دارد و از کالاهای دیگر مجزا شود و شمرده نشود و فقط در توضیحات بیاید.
پیش از شمارش شماره و تاریخ یک کپی از آخرین رسید ورود و حواله خروج کالا از انبار توسط شمارنده یادداشت گردد و تا کالاها بعد از آن تاریخ چنانچه وارد شوند، شناسایی شود.
ورود و خروج کالا در حین انبارگردانی تا آنجا که ممکن است، انجام نگیرد و اگر استثنایی وجود دارد با اطلاع انبارگردان باشد.
سعی شود تا آنجا که ممکن است، دو نفر شمارش ها را انجام دهند.
کلیه کالاها «تگ» داشته باشند، «تگ» به برگه ای اطلاق می شود که آن نام کالا، کد کالا و محل قرارگیری آن درج شده است.
لازم به ذکر است، چنانچه شما به عنوان حسابدار صفر یعنی تازه کار وارد مجموعه شده اید، آنگاه انبارگردانی در همان تاریخ بسیار مفید می باشد، سعی کنید با کسی اینکار را انجام دهید، که اطلاعات کافی راجع به اقلام انبار داشته باشد و اگر سیستم الکترونیکی یعنی برنامه حسابداری شما برای اولین بار نصب می کنید و قبل از آن سیستم حسابداری مجموعه دستی بوده، باز بیشتر به نفع شما می باشد و می توانید کلیه کالاها را شمارش و با سلیقه خود نام گذاری و کد گذاری نمایید.
قیمت گذاری کالا
جنجال بر سر قیمت کالا، از قدیمی ترین حالت آن در مبادلات پایاپای (کالا با کالا) در عصر حجر، تا اتاق های پرسروصدای بورس امروزی، همواره وجودی پررنگ داشته است. و اینکه یک کالا را با توجه به چه معیارهایی باید قیمت گذاشت، کاری در نگاه اول ساده، ولی در نگاه علمی بسیار پیچیده است.
در اینجا مجبوریم وارد شاخه ای از حسابداری به نام حسابداری بهای تمام شده یا حسابداری صنعتی بشویم، در حسابدای صنعتی که مختص بنگاه های تولیدی میباشد، قیمت تمام شده یک محصول اعم از قیمت پرداختی بابت مواد اولیه و حقوق کارگران تولیدی و اجاره محل و هزینه آب و برق و گاز و ... محاسبه شده، سپس سودی روی آن سوار میشود و به فروش می رسد.گاهی مواقع فروش کالا با «چانه زنی» خریدار همراه میباشد، فروشنده در این حالت میخواهد با بالاترین قیمت کالای خود را بفروشد و خریدار نیز به نوبه خود می خواهد با کمترین قیمت آن را بخرد در این گونه مواقع کالا با تخفیف داده می شود .
میتوانید برای دریافت اطلاعات بیشتر جهت اخذ دیپلم حسابداری به صفحه دیپلم حسابداری مراجعه کنید.